• وبلاگ : محض تنوع
  • يادداشت : محض غرغر بابايي!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام..يني کجا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    پاسخ

    سلام... همين دور و برا .... :)
    + بايا لنگي 
    اگه فک کردي بابايي مياد اينجا نظر ميذاره کور خوندي....دخترک بي محتوا...با توئمااااا...

    نظر گذاشتم بگم هنو تو تحريمه بابايي...

    هر موقع يه پست درست درمون گذاشتي اون ، موقع بابا از خجالتت در مياد...
    فميدي؟
    پاسخ

    به! بزن زنگو! نه بکن اصلا اون زنگو... چشم، پست درست درمون هم ميذارم! ديگه؟!!!
    + ياسي 
    يه چن وقتي به دليل برخي مسائل ( بيماري ِ آقاي پدر و انتقال من به خونه ي خاله ) نتونستم نت بيام و اف بي ...
    همينه ديگه فقط مي خواي آقاهه که لنگاش درازه غر نزنه ... ما چي ؟
    غر بزنم ؟ اينو گفتم که نگي قبلا غراتو زديااااا :-"
    پاسخ

    من نوووووووووووووکرتم! بابا غرت تو حلقم! دلم برات تنگ شده بود بشر! آقاي پدر خوبه حالا؟! از خونه خاله اومدي؟ :)
    sok sok mikoni mirii :-|
    پاسخ

    دقيقاً!!! :D

    قشنگ بود....

    راستش قدر اين غر غر بابايي رو بدون... الان ديگه بابام بهم غر نميزنه و زمان از دستم در مياد ولي اونوقتا زمان برام مفهوم داشت و از ساعت ها و ثانيه هاش استفاده ميکردم....

    ياعلي