سلام بابالنگ دراز عيد شما هم مبارکخب منم دوست جوديم ديگه دوست با خواهر فرقي نداره چه بسا نزديکتر هم باشيم ( ... !
و در آخر از داستاني که تعريف کرديد هم خيلي خوشم اومد!
سلام ندا. عيدت مبارک. جودي تلاش زيادي براي پيدا کردن باباش کرده. تو هم بايد تلاش کني. داستان از اينجا شروع شد كه جودي وارد دنياي مجازي شد. به اميد پيدا كردن بابالنگ دراز. خيلي گشت و گشت باباهاي زيادي ديد اماهيچ كدوم بابالنگ درازش نبودن. حدودچند سال از واردشدنش به دنياي مجازي ميگذشت. توي اين مدت به بابالنگ درازاي تقلبي زيادي برخورد كرد. اما حواسش جمع بود و ميدونست كه اونا بابالنگ درازواقعي نيستن. درست وقتي كه داشت اميدشو ازدست ميداد يهووووووووو بابالنگ دراز پيداش شد. اولاش جودي فكر ميكرد اينم بابا لنگ دراز نيس. اما هرچي گذشت بيشتر فهميد خودشه. وقتي مطمئن شد تصميم گرفت با بابالنگ درازوبلاگ دو نفره بزنه. بابا لنگ درازم قبول كرد واينطور شد كه وبلاگ بابالنگ دراز و جودي با نام محض تفريح شكل گرفت. خوشت اومد؟
چه بابايي لنگ دراز خوب و مهربوني داري جودي
منم يکي مي خوام