محض شاعرانگی
سخن، طراوت شعور است در همهمه ی باد
سکوت، انفعال عقل است در بسیط سخن
عشق اما، رهیدن است از زندان قانون، در جاده ی بن بست ازدواج
موسیقی، نبض زیبایی است در خلوت رویاها
شعر، مبارزه ی بودن است در میدان تصورها
عشق اما، مرحمت آفتاب است در تسلای جان
لب، سرخ ترین گل باغ بقاست در حدیث ناگفتنی ها
بوسه، حلاوت آب چشمه است در هرم هم آغوشی ها
عشق اما، شهامت زندگی است در برهوت زمان
خاک، شهاب بی مثال روییدنی هاست
دریا، بشارت باران است در تاکستان خلقت
عشق اما، حکایت آبشار است در پریشانی التهاب
عشق، شکفتن غنچههای بیداری است در سپیده دم رشد اشتیاق